رهایی و خروج از مثلث کارپمن
در مطالب گذشته از مثلث كارپمن در تحلیل رفتار متقابل و نقش های قربانی، ناجی و جلاد گفتیم و اینكه اگر كسی در این مثلث قرار میگیرد، به واسطه نقشی كه برعهده میگیرد میتواند در رابطه ایفای نقش كند. اشاره کردیم که هر فرد ممکن است در یک سناریو چندین با تغییر نقش بدهد. رابطه مادامی كه افراد از نقش خود خارج نشوند، ادامه خواهد داشت.
اما در این مطلب قصد داریم به مثلث دیگری اشاره كنیم كه به كمك آن میتوان از نقش خود به نقشی سازنده منتقل شد بدون آنكه وارد بازی طرف مقابل شد.
پس از آگاهی در رابطه با مثلث کارپمن، باید بررسی کنید که رابطهتان درگیر مثلث قربانی است یا خیر. برای فهمیدن آن نیز میتوانید به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا در روابط شخصی یا حرفهای خود مورد حمله یا سوء استفاده قرار میگیرید؟
- خود را مسئول حل مشکلات و مراقبت از دیگران میدانید و آنهایی که قدرنشناس به نظر میآیند را سرزنش میکنید؟
- با افراد نزدیک خود با قلدری یا تحقیر رفتار میکنید؟
در صورتی که جواب تمامی این سوالات مثبت است ممکن است شما در این مثلث گیر کرده باشید. اگر به خشونت یا سوء استفاده در این روابط دچار شدهاید بهتر است از یک مشاور ماهر کمک بگیرید.
افرادی که در مثلث کارپمن گرفتار میشوند با این تصور که تغییر نقش باعث بهبودی حال آنها میشود به طور مداوم این بازیها را ادامه میدهند. این درحالی است که خارج شدن از یک نقش تنها باعث رهایی از درد و رنج آن میشود اما ورود به نقش جدید در این مثلث دوباره سختیها و مشکلات دیگری به وجود میآورد.
تمامی ما ممکن است در روابط خود مواقعی وارد این مثلث شویم اما نکته مهم کنترل آن و دوری از رفتارهای افراطی است. برای رهایی از این مثلث راهکارهایی وجود دارد اما در صورتی کارساز نبودن این اعمال باید با روانشناس مشورت کنید. برای خروج از مثلث کارپمن میتوانید از روشهای زیر کمک بگیرید.
-
مثلث قدرت دهی TED
مثلث قدرت دهی تد روشی در تحلیل رفتار متقابل برای خروج از مثلث کارپمن است که در سال ۲۰۰۳ برای مقابله با این مشکل معرفی شده است. در این مثلث نقشهایی وجود دارند که جایگزین نقشهای ناسالم قبلی شده و به صورت مثبت، سازنده و بدون بازی ذهنی اجرا میشوند و از تصمیمگیریهای هیجانی جلوگیری میکنند. نقشهای این مثلث شامل این موراد هستند:
-
هدایتگر یا مربی
در راس مثلث بجای نقش ناجی كه بدنبال یك قربانی میگردد تا نقش سوپرمن را بازی كند و او را كنترل كند، میتوان از نقش هدایتگر یا مربی استفاده كرد. در مواقعی كه قصد داریم بصورت تصنعی فردی را مورد حمایت قرار دهیم یا اینكه توسط فردی مورد كنترل قرار بگیریم، در سطح بالغ به آن پاسخ دهیم. در این نقش باید به جای نادیده گرفتن طرف مقابل یا به اصطلاح ماهی دادن به آن، به او ماهیگیری یاد دهید و بگذارید روی پای خود بایستد. وقتی افراد خود را به عنوان یک مربی قبول کنند، متوجه میشوند که قدرت آنها صرفا به دلیل حمایت از دیگران نیست و حتی وقتی دیگران نیازمند کمک نباشد نیز به آنها احترام میگذارند و اعتبار دارند.
بطور مثال هرگاه فردی بدنبال یك قربانی باشد، حتی بدون درخواست او نیز وظیفه خود میداند كه به او كمك كند. در این حال بجای قرار گرفتن در وضعیت قربانی، باید به لحظه اكنون بازگشت و وارد نقش قربانی نشد. اگر فرد میگوید با اینكه این كار به من مربوط نمیشود اما میخواهم كمك كنم، باید با حالت مقتدر گفت: متشكرم. خودم مسئله را حل میكنم. در این حالت فرد از موضع والد پایین آمده و بدنبال بازی “من خوب هستم، تو خوب نیستی” نمیرود. به فرد ناجی نیز توصیه میشود به قربانی اجازه دهد روی پای خود بایستد و بیشتر نقش مربی را بازی كند.
-
چالشگر
در راس دیگر هرم كارپمن، آزاردهنده یا جلاد قرار دارد. او فردی است كه با تصور توطئه دیگران، خشمی درونی دارد و در پی انتقام از اطرافیان است. اما در مثلث قدرت دهی تد، فرد باید به نقش چالشگر حركت كند و بجای نقش ستمگری، با انتقاد سازنده، كمك میكند فرد مقابل وارد نقش قربانی نشود. در موقعیت چالشگر، برعكس موقعیت آزاردهنده، كه فرد كل هویت و وجود طرف مقابل را زیر سئوال می برد، چالشگر به كاری كه انجام شده می پردازد و پیشنهاد میكند كه در مورد آن صحبت شود. هرگاه فردی بخواهد از موضع والدانه به تحكم بپردازد، می توان از مسدود كننده های والد استفاده كرد. مثلا به حرف های او به دقت گوش دهیم و زمان بخریم. با دیالوگاهی بالغانه میتوان از تنش در رابطه جلوگیری كرد.
نقش چالشگر نیز باید جایگزین آزاردهنده شود و با انتقادهای سازنده و ایجاد چالشها، فرد قربانی را از نقشش خارج کند. در این نقش نباید کل هویت و وجود فرد را هدف انتقادات قرار داد بلکه با وضعیتی مناسب و دعوت قربانی به صحبت کردن شرایطی بهتر بسازد.
-
خلاق
راس سوم هرم کارپمن، قربانی است. در این راس مثلث، فرد با ضعیف نشان دادن خود بدنبال ناجی میگردد تا بازی خود را انجام دهد. اگر فردی با تعریف بیش از حد، به دنبال ناجی نشان دادن شما است و انتظار دارد كه بار سفر زندگی را شما حمل كنید و از او سلب مسئولیت شود، میتوانید او را به گفتگوی بالغانه دعوت كنید. مثلا اگر میگوید “شما چقدر این كار را خوب انجام میدهید” یا “من همیشه بدنبال یك همسر قدرتمند بودم كه كمكم كند”، میتوانید بگویید شما لطف دارید ولی من هم همانند بقیه هستم و میتوانم كمكت كنم این مهارت را یاد بگیری.
برای اجتناب از وارد شدن به نقش قربانی می توانیم وارد وضعیت “خلاق” شویم و از خود بپرسیم مسئله و راه حل چیست؟ شرایطی را در نظر بگیرید كه فرد قربانی به دنبال هیجانات و احساس بیچارگی و انزوا، تن به روابط ناسالم میدهد و ترجیح میدهد در سایه دیگری زندگی كند تا اینكه مستقل عمل كند. برای رهایی از این حالت میتوان به مثلث تد رجوع كرد. با انتخاب حالت بالغ، از شخصیت خود (یعنی اجتناب از احساسات و پیش نویس)، از طریق پرسیدن سئوال، به لحظه اكنون پاسخ دهیم. میتوانیم از خودمان بپرسیم كه در این لحظه چگونه باید برخورد كنیم و برای حل مسئله به چه چیزهایی نیازمندیم؟
در این نقش که مقابل قربانی است، باید به جای گشتن به دنبال مقصر و انکار مسئولیتها به دنبال یافتن باشی. بر ایجاد راهحلها تمرکز کنید و تمرکز خود را روی خواستهها نگهدارید. عملکرد این افراد با ویژگیهای افزایش قدرت تخیل و پاسخ به پرسش «خواسته من چیست؟» و انتخاب پاسخ مناسب به شرایط و چگونگی درست زندگی کردن، حتی در شرایط دشوار همراه است.
-
بیان احساسات
از دیگر موارد تاثیرگذار برای خروج از مثلث کارپمن، بیان احساسات و اشتراک گذاری آنها با شریک یا دوست تان است. وقتی به گزارش شفاهی افکار خود بپردازید احتمال اینکه از انجام آنها بپرهیزید بیشتر میشود. برای مثال میتوانید احساسات خود را اینگونه بیان کنید: «حس میکنم میخوام تو را بابت این ضعف سرزنش کنم» یا «احساس میکنم باید تو را نجات دهم و مسئولیت بهبودی تو را برعهده بگیرم» و…
سعی کنید خودتان را در نقطه میانی نگهدارید، فراموش نکنید که شما مسئول احساسات شریک عاطفیتان یا دوستان و دور و بری های خود نیستید. حتی اگر آنها به سرزنش شما بابت درد و غمهای خود بپردازند. اجتناب از ورود به نقشهای مثلث کارپمن و گفتگو در این مسیر به شما کمک میکند.
-
تغییر باورهای غلط و قدیمی
از دیگر مواردی که برای بهبود وضعیت خود میتوانید استفاده کنید، تغییر باورهای غلط و قدیمی است. همچنین اشتراک گذاری این مقاله با دوستان، اطرافیان یا شریک عاطفی خود یا هر فردی دیگری که با او به بازیهای روانی میپردازید، برای آگاه کردن او میتواند تاثیر بسزایی در خروج از مثلث کارپمن داشته باشد.
با گذشت زمان شما متوجه تفاوتها و تغییرات ایجاد شده در روابط عاطفی خود میشوید و هنگام گرفتار شدن به مثلث کارپمن، از آن مطلع میشوید و به سرعت میتوانید از آن خارج شوید.
ممکن است ایجاد این تغییرات ترسناک به نظر برسد، اما اینکه مدت زیادی است که این نقشها را پذیرفتهاید و دوست یا شریک عاطفیتان نقش مکمل شما را بازی میکند، نباید دلیلی برای عدم تلاش شما باشند. وقتی از مثلث قربانی خارج شوید شرایط برای رشد و موفقیت هردوی شما بسیار بهتر میشود و میتوانید رابطهای پربارتر، مفیدتر و لذتبخشتر را تجربه کنید.
مقالهٔ حاضر توسط تیم فراتاک تهیه شده است.
اگر درهر زمینه ایی برای شناخت بهتر خود علاقمند علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر هستید، می توانید با جستجو در سایت فراتاک و انتخاب درمانگری که در این زمینه تخصص و سابقه درمان کافی دارد، به صورت آنلاین مشورت یا درمان دریافت نمایید.
7 پاسخ
ممنون از مطلب خوب و آموزنده تون. خیلی مفید بود. من دقیقا در همین مثلث گیر کردم. امیدوارم بتونم بیرون بیام.
سهیلا جان ممنون که مطالب ما رو میخونی و با ما به اشتراک گذاشتی. صد در صد با گرفتن مشاوره و کمک حرفه ایی میتونی از این مثلث بیرون بیای. یه وقتهایی نیاز هست که فرد آگاه تری از بیرون مشکل به ما کمک کنه که متوجه بشیم به شکل ناخودآگاه در این بازی روانی گرفتار شدیم.
چه خوب که راه بیرون اومدن از این چرخه باطل رو هم گذاشتین. من نه به شکل دائم ولی هر از گاهی در این چرخه گیر میکنم. به نظرم خیلی طبیعیه. ولی با آگاهی آدم میتونه خودشو بیرون بکشه، گرچه گفتنش راحت تر از انجام دادنشه.
ممنون از مطلب خوب تون
بله مریم خانم، همینطوره که میگین. سخته ولی با آگاهی میشه اومد بیرون از این چرخه.
it was great, thanks.
ممنون از نظرتون