تعریف اضطراب و ترس:

اضطراب ، تا حدی ، یک احساس طبیعی و مهم است که به فرد در تشخیص تهدیدهای پیشِ رو کمک می کند و آنها را برای حل مشکلات روزمره ترغیب می کند. اضطراب تنها زمانی به یک موضوع بهداشت روانی تبدیل می شود که فراوانی و شدت این احساسات افزایش یابد و با توانایی فرد برای انجام زندگی روزمره تداخل پیدا کند. اضطراب، احساسی است که با استرس، افکار آشفته و تغییرات فیزیکی در بدن مانند افزایش ضربان قلب و فشار خون خود را نشان می دهد.

ترس و اضطراب اغلب به جای یکدیگر بکار می روند. با این حال، ترس یک احساس ناراحت کننده نسبت به یک تهدید قریب الوقوع است، در حالی که اضطراب ترس از پیش بینی یک تهدید شناخته شده یا ناشناخته در آینده است (انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013). اضطراب ممکن است به تدریج یا ناگهانی ایجاد شود و استرس بیش از حد اغلب می تواند آن را بدتر کند.

اختلالات اضطرابی:

بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (ویرایش پنجم ؛ DSM -5 ؛ انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013) اختلالات اضطرابی به عنوان ترس از اشیا یا موقعیت های مختلف طبقه بندی می شوند که فرد به دلیل افکار و باورهای خود از آنها اجتناب می کند. البته فراوانی و شدت این احساس  است که به تشخیص سطح بالا، متوسط ​​و پایین اضطراب می انجامپ نه محتوا و یا فراوانی آنها. انواع مختلفی از اختلالات اضطرابی در DSM-5 (2013) ذکر شده است، اما در این میان، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، هراس خاص و اختلالات وحشت زدگی (پنیک) برخی از اختلالات اضطرابی شایع در نوجوانان هستند (13- 22 سال).

اضطراب اجتماعی:

اضطراب اجتماعی از ترس از زیر نظر بودن، دستپاچگی، تحقیر یا ارزیابی منفی  دیگران در موقعیت های اجتماعی یا عملکردی ناشی می شود (انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013). گزارش شده است که اضطراب اجتماعی، شایع ترین اختلال اضطرابی است که حدود 5.4 درصد از جوانان استرالیایی را تحت تأثیر قرار می دهد (موسسه استرالیا برای بهداشت و رفاه ، 2011).

اضطراب فراگیر:

اضطراب فراگیر یک ترس کاذب بابت سلامتی، پول، خانواده، تحصیل، کار یا هر موضوع کلی دیگر است و همچنین می تواند با علائم جسمی، احساس بیقراری، خستگی مفرط، مشکل در تمرکز، احساس عصبانیت بدون دلیل مشخص و اختلال در الگوی خواب همراه باشد .

ترس مفرط و غیرمنطقی از یک شی یا موقعیت خاص، هراس خاص نامیده می شود. فوبیای خاص با GAD یا اضطراب فراگیر متفاوت است زیرا پاسخ ترس نسبت به یک شیء خاص است مثل عنکبوت، مار، حشرات، طبیعت، خون، ارتفاعات و فضاهای بسته (انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013).

اختلال وحشتزدگی:

در اختلال وحشتزدگی افراد رفتار خود را به شیوه ای ناسازگارانه تغییر می دهند، زیرا نگران تجربه حملات پانیک مکرر و غیرمنتظره هستند. حملات پانیک احساسات ترس یا ناراحتی شدید هستند که ناگهان بوجود می آیند و در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسند و همیشه با علائم جسمی مانند لرزش ، سرگیجه ، تهوع ، مشکل در تنفس ، ضربان قلب سریع و غیره همراه است (انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013)

چگونه ممکن است نوجوانان مبتلا به اضطراب در مشاوره حاضر شوند

در سال 2011 ، موسسه بهداشت و رفاه استرالیا (استرالیایی های جوان: سلامت و رفاه آنها ، 2011) گزارش داد که اختلالات اضطرابی شایع ترین مشکلات بهداشت روانی هستند که بر جوانان استرالیا (16 تا 24 سال) تأثیر می گذارد. در سال 2016 ، اداره آمار استرالیا (ABS) گزارش داد که 13 درصد از زنان و 9.4 درصد از مردان در گروه سنی 15 تا 24 سال ، مشکلات مربوط به اضطراب را در طول سال 15-2014 تجربه کرده اند.

نوجوانان در مرحله ای از زندگی خود هستند که ظرفیت های ذهنی ، هویت و احساسات شان دائما در حال تغییر و تحول است. افرادی که اضطراب را تجربه می کنند ممکن است علائم مربوط به هر یک از سه جنبهٔ شناختی ، فیزیولوژیکی و رفتاری را بروز دهند.

علائم شناختی:

نوجوانان مبتلا به اضطراب اغلب ممکن است علائم شناختی از نوع فاجعه سازی یا سوء تفسیر موقعیت ها، هشیاری بیش از حد، نگرانی شدید که روزها ادامه می یابد (به ویژه راجع به یک رویداد قریب الوقوع) بروز دهند.

اختلال در فرآیندهای ذهنی آنها مانند تفکر، استدلال، برنامه ریزی، حل مساله و … قابل مشاهده است. نوجوانانی که برای مشاوره مراجعه می کنند ممکن است احساس نگرانی و ترس مداوم در مورد آینده، سلامتی، خانواده، زندگی اجتماعی و جنسی، اختلال در خواب همراه با بی قراری، عصبانیت، گیجی، خجالت و عصبی شدن در شرایط پیش پا افتاده را با خود به همراه داشته باشند. به عنوان مثال برخی از نوجوانان ممکن است تمایل به کمال گرایی را نشان دهند، مانند تکرار تکالیف  مدرسه بدلیل نارضایتی از آن راضی یا انجام تکالیف با وسواس.

آنها اغلب ممکن است در مورد داشتن افکار “چه می شود اگر …”- در رابطه با طیف گسترده ای از شرایط-که در آنها اغلب احتمال عواقب را تا حد وحشتناکی بزرگنمایی می کنند، صحبت کنند و درعین حال توانایی خود را برای مقابله با شرایط ناخوشایند دست کم می گیرند. این مراجعان ممکن است افکار خود را مانند “دارم دیوانه می شوم” بیان کنند. همچنین عباراتی مانند “مردم درباره من قضاوت می کنند”؛ “احساس می کنم دارم می میرم” و غیره در بین افرادی که اضطراب را تجربه می کنند رایج است.

علائم فیزیولوژیکی

هنگامی که مغز یک تهدید را شناسایی می کند، به عنوان مثال هنگام ترس یا اضطراب کورتیزول و اپی نفرین ترشح می شود (وود و مک لئود ، 2008). این اثرات بیولوژیکی سپس خود را به عنوان علائم فیزیکی مانند افزایش ضربان قلب و فشار خون ، افزایش تنش عضلانی، تعریق بیش از حد و تغییر دمای بدن یا لرزش دست ها نشان می دهد. در مشاوره فرد ممکن است در مورد تجربه تهوع، تاری دید، لرز، تنگی نفس، درد معده، گرگرفتگی، سردرد، سرگیجه یا درد بدنی صحبت کند، که نشانه های جسمی اضطراب هستند (بیدل و ترنر ، 2005). مطالعه ای که در سال 1997 توسط تریسی، چورپیتا، دوبان و بارلو انجام شد نشان داد که نوجوانان با اضطراب عمومی (در جامعه نمونه آنها) اغلب علائم جسمی متعددی مانند بیقراری (74٪) ، تحریک پذیری (68٪) ، مشکل تمرکز (61 ٪) ، اختلال در خواب (58٪) ، سردرد (36٪) ، تنش عضلانی (29٪) و درد معده (29٪) را تجربه کرده اند.

علائم رفتاری

هنگامی که فرد با شرایطی روبرو می شود که باعث ترس یا نگرانی می شود ، شروع به اجتناب یا فرار از این موقعیت ها می کند تا احساس اضطراب یا ترس خود را کاهش دهد. این رفتار سپس با کاهش ترس ناشی از رفتارهای اجتنابی فرد، به طور منفی تقویت می شود (بورکوف ، آلکائین و بهار ، 2004). ممکن است مشاور متوجه شود (بر اساس آنچه مراجع به او میگوید) که فرد اغلب درگیر رفتارهای وسواسی اجباری می شود. اجتناب یا فرار از شرایط استرس زا ؛ سکوت و تلاش برای پنهان  شدن درپس زمینه؛ تمایل به داشتن همراه  هنگام رفتن به مکانهای ناآشنا یا مکانهایی که باعث احساس ناراحتی می شوند یا حتی استفاده از الکل برای آرامش اعصاب از این دست رفتارها هستند.

این رفتارها می تواند به مشاور نشان دهد که ممکن است مراجعه کننده از اضطراب رنج ببرد. افراد با مشکلات مربوط به اضطراب اغلب به اعتبار و تأیید دیگران نیاز دارند تا از تصمیماتی که می گیرند نترسند یا خجالت نکشند. از این رو ، این مراجعان ممکن است هنگام انجام موفقیت آمیز یک کار نیاز به تشویق مکرر داشته باشند.

اضطراب یک شبکه پیچیده چند وجهی از همه این اجزا است که به شکل علت و معلولی با یکدیگر ترکیب شده اند. افکار ، احساسات ، فیزیولوژی ، رفتار و محیط اجتماعی و فیزیکی که افراد در آن زندگی می کنند ، همگی به طرق مختلف با یکدیگر در تعامل هستند و هریک نقش خود را در ایجاد مشکلات مختلف اضطرابی ایفا می کنند (سندرز و ویلز ، 2002). اضطراب گاهی اوقات بر اساس عوامل متعددی در برخی افراد بیشتر از سایرین شایع است مانند: جنسیت (زنان بیشتر مستعد اضطراب هستند) ؛ شخصیت (مانند کمرویی ، بازداری ، کناره گیری ، حساسیت)؛ شیوه های فرزندپروری (مانند افزایش مراقبت و کنترل بیش از حد مراقبان یا تجربه تجربیات آسیب زا یا خصمانه زندگی).

اضطراب همچنین می تواند از کودکی از طریق مدل سازی منتقل شود. بنابراین، نوجوانانی که به احتمال زیاد دچار اضطراب می شوند ، کسانی هستند که با والدین مضطرب بزرگ شده اند (اسموکوفسکی و باکالائو ، 2008). شيوع اضطراب ممكن است در افرادي كه از محيط هاي پرفشار آمده اند كه در آن کامیابی و موفقيت بيشترين ارزش را دارد و يا آنهايي كه از خانواده های كم درآمد، دارای تحصيلات پایین و محيط هاي خانوادگي ناکارآمد هستند بیشتر به چشم بخورد.

مسائلی که مشاوران می توانند برطرف کنند و علائمی که نشان دهنده نیاز به ارجاع است

مشاوره در حدود قرن بیستم برای کمک به افراد برای مقابله با دنیای پیچیده ، شلوغ و دائماً در حال تغییر که ما در آن زندگی می کنیم ، ایجاد شد. مردم می توانند بیشتر اوقات از طریق صحبت با خانواده ، دوستان ، رهبران مذهبی و غیره با این مشکلات کنار بیایند. اما گاهی اوقات ، صحبت کردن با این افراد دردی را دوا نمیکند و صحبت  درباره برخی از مسائل ممکن است برای فرد بسیار شرم آورباشد. در اینجاست که یک مشاور وارد عمل می شود.

مشاوران افرادی هستند که تربیت شده اند تا به مشکلات فرد گوش دهند و با آنها همکاری کنند تا به افراد در درک و حل مشکلات شان کمک کنند (مک لئود ، 2013). شغل مشاور عیب یابی یا برچسب زدن به افراد نیست ، بلکه این است که با بهترین رویکردی که مناسب فرد است به مراجع کمک کند احساس کند شنیده و درک می شود. وب سایت انجمن مشاوره آمریکا (2013) مشاوره را این گونه تعریف می کند: “مشاوره یک رابطه حرفه ای است که افراد ، خانواده ها و گروه های مختلف را در دستیابی به سلامت روح و روان ، تحصیلات و اهداف شغلی توانمند می کند.”

افراد می توانند علائم شناختی و جسمی اضطراب را از خفیف تا شدید تجربه کنند (انجمن روانپزشکان آمریکا ، 2013). مشکلات جدی بهداشت روانی یا بیماریهای روانی توسط مشاوران قابل درمان نیستند ، به ویژه هنگامی که کمک های پزشکی برای کنترل علائم ضروری است. با این حال ، علائم خفیف/متوسط ​​را می توان در رواندرمانی برطرف کرد. یک مشاور می تواند با نوجوانانی که مشکلاتی مانند مدیریت زمان ، اضطراب امتحان ، اهمال کاری ، عصبی بودن ، نگرانی ، هراس ، ترس از صحنه، مسائل مربوط به عصبانیت و غیره را تجربه می کنند ، کار کند.

در این زمینه بسیاری از آزمون ها و مقیاس های رتبه بندی وجود دارد که برای اندازه گیری شدت اضطراب بکار می روند مانند مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (HADS) (زیگموند و اسنیث ، 1983) ، مقیاس استرس افسردگی و اضطراب (DASS) (Lovibond & Lovibond، 1995) ، نتایج بالینی در ارزیابی زندگی روزمره (CORE) (کسلر و مروچک ، 1992). این آزمونها همراه با ارزیابی خود مشاور از سلامت روانی فرد، می تواند به شما کمک کند تا درک کنید که علائم تا چه حد شدید است و آیا نیاز به ارجاع به روانپزشک دارد یا خیر.

برخی از علائم هشداردهنده اضطراب شدید عبارتند از: درماندگی، ناتوانی در صحبت کردن در برخی شرایط ، حملات وحشت زدگی که بیش از یک بار در هفته رخ می دهد ، احساس اضطراب شدید در مورد موارد متعدد ، داشتن افکار مزاحم که باعث آزار فرد می شود ، رفتارهای تکرارشونده به منظور کاهش اضطراب. بدین منظور مشاور می تواند با روانپزشک یا سایر متخصصان پزشکی همکاری کند تا اطمینان حاصل شود که خدمات جامع تری به مراجعه کننده ارائه می شود.

تکنیک های مشاوره

بسیاری از تکنیک ها و درمان های مختلف مشاوره وجود دارد که مشاوران می توانند از آنها برای کمک به افراد استفاده کنند که علت اصلی ترس یا نگرانی خود را کشف کنند، آرامش بیابند، به اوضاع به شیوه های مثبت تری نگاه کنند و روش هایی برای مقابله بهتر و حل مشکلات ایجاد کنند. بسته به اینکه کدام روش بیشتر مناسب بیمار است، نوع درمانها و تکنیکهای مورد استفاده می تواند تغییر کند و انواع مختلف اضطراب نیز نیاز به رویکردها و روشهای درمانی مختلف دارد. به عنوان مثال یک بیمار مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است در مقایسه با بیمار مبتلا به کلاستروفوبیا (ترس از فضاهای بسته) نیاز به رویکرد درمانی متفاوتی داشته باشد.

درمان شناختی رفتاری   CBT

 CBT یکی از پرکاربردترین درمان ها برای مسائل مربوط به اضطراب (به ویژه در نوجوانان) است. زیرا یک نوع روان درمانی حساس به زمان ، هدفمند و ساختارمدار است که برای حل مشکلات از رویکرد کاربردی و عملی استفاده می کند (باتلر ، فنل ، Robson & Gelder ، 1991 ؛ Hofmann & Bögels ، 2006 ؛ Hofmann & Scepkowski ، 2006). هدف از درمان شناختی رفتاری تغییر الگوهای فکری منفی و/یا رفتارهایی است که باعث ایجاد اضطراب در فرد می شود و مهارت هایی را برای اصلاح این افکار و رفتارهای ناکارآمد به او آموزش می دهد.

درمان فردی ، گروه درمانی و درمان شناختی-رفتاری از طریق دستگاه های الکترونیکی/تکنولوژیکی (eCBT) سه روش اصلی هستند که CBT را می توان در آنها اجرا کرد. در مقایسه با CBT فردی و گروهی ، eCBT در بین نوجوانان بیشتر مورد پسند است زیرا دسترسی به آن راحت تر است و محرمانه بودن و ایمنی کاربر و درمانگر را حفظ می کند (Spek et al.، 2006؛ Spurgeon & Wright، 2010). همچنین ، درمانهایی که به صورت الکترونیکی انجام می شوند ، در صرفه جویی در زمان و هزینه رفت و آمد کمک می کند. اشکال مطالعات ذکر شده در بالا این است که اکثر نتیجه گیری های آنها بیان می کند که CBT همیشه در همه گروه های سنی موثر نبوده زیرا نوجوانان درک روش درمانی را دشوار می دانند.

مطالعات همچنین نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از افراد به CBT پاسخ نمی دهند (Barlow، Gorman، Shear، & Woods، 2000) ، و یا مشکلات در برخی افراد که درمان روی آنها موثر بوده است، عود می کند (براون و بارلو ، 1995 ) .هنگام کار با نوجوانان ، مشاوران باید خلاق باشند و مشارکت داشته باشند تا از احساس خستگی یا بی علاقگی جوانان جلوگیری شود.

درمان پذیرش و تعهد (ACT)

 این درمان ترکیبی از ذهن آگاهی و پذیرش است ، که به کاهش رفتارهای اجتنابی که افراد مبتلا به اضطراب از آن استفاده می کنند ، کمک می کند. به جای جستجوی روشهای مختلف برای تغییر احساسات ، ACT به افراد کمک می کند تا بفهمند که احساس اضطراب و پذیرش آن به عنوان بخشی از تجربه درونی آنها اشکالی ندارد . هدف اصلی ACT آموزش افراد در پذیرش افکار و احساسات منفی مشکل زا است که نمی توان آنها را کنترل کرد و تعهد به انجام اقداماتی برای زندگی به انتخاب خود به جای تلاش برای خلاص شدن از احساسات ناخوشایند که مانع رسیدن به آنها می شود. به این ترتیب نوجوانانی که با اضطراب دست و پنجه نرم می کنند می توانند مهارت هایی را برای پذیرش و درک افکار و احساسات ناراحت کننده خود به جای کنترل ، مدیریت یا اجتناب از آنها بیاموزند. اگرچه ACT می تواند به کاهش استرس ، نگرانی ، تحریک پذیری و غیره کمک کند ، اما مطالعات ذکر شده در بالا کاهش اضطراب کلی را در فرد نشان نمی دهد.

تکنیک های آرام سازی (relaxation)

این تکنیک ها به کاهش برانگیختگی کلی در افراد مبتلا به اضطراب کمک می کند. نوجوانان می اموزند که بیشتر از احساس استرس و تنش موجود در بدن خود آگاه شوند و سپس از روشهای مختلف آرامش برای کاهش این احساسات ناراحت کننده استفاده می کنند. برانگیختگی عمومی و تنش بدنی علائم شایع اضطراب هستند و بنابراین تمرینات آرام سازی اغلب به افراد مبتلا به اضطراب آموزش داده می شود. برخی از تکنیک های رایج آرامش بخشی که در نوجوانان استفاده می شود عبارتند از: تمرینات تنفس عمیق ، تصویرسازی هدایت شده ، ذهن آگاهی ، مدیتیشن و آرام سازی پیشرونده عضلات (PMR) که به افراد می آموزد که چگونه ماهیچه های بدن خود را سفت و آرام کنند. این موارد به کاهش تنش کلی بدن ، سطح اضطراب و استرس کمک می کنند. مطالعات نشان می دهد که PMR به کاهش علائم فیزیکی اضطراب مانند ضربان قلب ، فشار خون ، سردرد و غیره کمک می کند. بازآموزی تنفسی استراتژی دیگری است که به افراد کمک می کند تا اضطراب و علائم هراس را از بین ببرند. این تکنیک به بدن کمک می کند تا در شرایط استرس و نگرانی ، با آموزش تمرینات تنفسی دیافراگمی به مراجعان، آرامش داده و از حملات پانیک جلوگیری کند.

آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBRS) یکی دیگر از تکنیک های آرام سازی است که بیشتر در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی استفاده می شود (بوگلز و ونکن ، 2006 ؛ پیت و همکاران ، 2010). ذهن آگاهی به فرد می آموزد تا به منظور ایجاد بینش، آگاهی، خردمندی و کنترل بر توانایی های درونی خود تمرکز کند (کبات زین ، 1990 ؛ توری ، 2003). افراد یاد می گیرند با توجه به همه جنبه های زندگی خود که معمولاً از آنها غافل می شوند، به درون خود نگاه کنند و این به آنها کمک می کند تا به سمت راهی برای درک خود و بهبود حرکت کنند.

مطالعات فوق نشان می دهد که کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای کمک به کاهش اضطراب افراد مفید است ، اما بسیاری از مطالعات از آمارهای نامناسب یا ناکافی استفاده می کنند ، قابلیت تعمیم محدودی دارند و همچنین از گروه های کنترل نیز بی بهره هستند. بیشاپ (2002) در مطالعه خود می گوید که کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باید بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد زیرا مطالعات نشان می دهد که این یک روش موثر برای مدیریت اضطراب و استرس است.

حساسیت زدایی منظم

 این تکنیک رفتاری توسط ولپه (1958) توسعه یافته است و به کاهش انواع اضطراب ، ترس ها و فوبیا ها کمک می کند. این تکنیک ، یک نوع قرار گرفتن تدریجی بر اساس شرطی سازی کلاسیک است که محرک های اضطرابی را به آرامش پیوند می زند و در درمان اضطراب (به ویژه اضطراب عمومی) در نوجوانان موفق بوده است (کین و کندال ، 1989). این روش سه مرحله دارد: شامل شناسایی عوامل ایجاد کننده اضطراب یا ترس ، ایجاد سلسله مراتبی از موارد که باعث ترس یا اضطراب می شود ، آموزش تکنیک های آرامش به مراجع و سپس پیوند روش های آرامش آموخته شده با قرار گرفتن تدریجی و سلسله مراتبی  (از کمترین شدت تا بیشترین شدت) در برابر محرک (ولپه ، 1958).

مواجهه با محرک اضطراب زا ممکن است ابتدا به صورت خیالی و سپس به صورت زنده ادامه یابد. این روش ممکن است ابتدا باعث ایجاد ناراحتی در افراد شود ، اما با مواجهه تدریجی با موقعیت های اضطراب زا، سطح اضطراب آنها کاهش می یابد. سیلورمن و کرنی (1991) بیان می کنند که این نوع مواجهه با اضطراب بیشتر در درمان اضطراب دوران کودکی مورد استفاده قرار می گیرد.

ورزش

 مطالعات نشان می دهد که ورزش در عین حال که در حفظ تناسب اندام بسیار موثر است به کاهش استرس کمک می کند. ورزش می تواند به کاهش خستگی ، بهبود توجه و تقویت عملکرد شناختی کلی کمک کند . فعالیتهای بدنی مانند ورزش باعث تولید اندورفین در مغز می شود که مسکن طبیعی هستند و به بهبود خواب و کاهش استرس کمک می کنند. اگرچه ورزش ممکن است تأثیر مثبتی بر برخی از افراد داشته باشد ، اما ممکن است در برخی دیگر نتیجه معکوس داشته و حتی منجر به مشکلات روانی بدتری شود.

مطالعه انجام شده توسط استونروک و همکاران (2015) نشان می دهد که حتی اگر مطالعات متعدد نتایج مثبتی برای ورزش به عنوان درمانی برای اضطراب نشان می دهند ، بسیاری از آنها دارای محدودیت های روش شناختی بوده و بر روی نمونه های کوچک مطالعاتی با سطح تناسب اندام نامناسب انجام شده است. همه آنها اظهار داشتند که ورزش ممکن است به عنوان درمانی برای اضطراب مفید باشد ، اما هنوز فاقد داده ها و نتیجه گیری قطعی هستند .

به طور کلی اضطراب یکی از شایع ترین و فوری ترین مسائلی است که نوجوانان و جوانان کل دنیا با آن روبرو هستند، و متعددی در مورد برنامه های درمانی و اثربخشی آنها نیاز است و متخصصان بسیاری در این زمینه مشغول درمان و مطالعه می باشند.

این مقاله ترجمه ای است از:

https://www.ukessays.com/assignments/mental-health-issue-anxiety-9755.php

که توسط تیم فراتاک تهیه شده است.

لازم به ذکر است که اگر در حوزه اضطراب و پیامدهای ناشی از آن مشکل یا سوالی دارید، می توانید  با جستجو در سایت فراتاک و انتخاب درمانگری که در این زمینه تخصص و سابقه درمان کافی دارد، به صورت آنلاین  مشورت یا درمان دریافت نمایید.

به اشتراک بگذارید:

Facebook
Twitter
LinkedIn
Email
Print
Telegram

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مشابه

حافظه

چگونه حافظه را بهبود بخشیم

مقاله برگرفته ازسایت روانشناسی امروز است ترفندهای حافظه در حالی که صرفاً بازبینی یک واقعیت تازه آموخته شده، تعریف یک کلمه یا برخی اطلاعات دیگر

مثلث تد

رهایی و خروج از مثلث کارپمن

رهایی و خروج از مثلث کارپمن در مطالب گذشته از مثلث كارپمن در تحلیل رفتار متقابل و نقش های قربانی، ناجی و جلاد گفتیم و اینكه اگر كسی در

0
    0
    Your Cart
    Your cart is emptyReturn to Shop

    فراتاک برای تسهیل ارائه خدمات برای هموطنان عزیز داخل ایران امکان پرداخت ریالی ایجاد کرده است. برای استفاده از خدمات لطفا فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.